شوریده

مینویسم

شوریده

مینویسم

شوریده

سالبه جزئیه ای هستم ،
اندکی لمعه هم خوانده ایم
مقداری هم درس فلسفه.

مسافر بین الحرمین ؛ مشهد و قم
______________
------------
رجعت دوباره ای به وبلاگ


شاید دغدغه های دانستن
با کمی چاشنی تمدّن اسلامی .

هرچند اینجا هرگز محل خوبی برای انتشار اندیشه ها و تفلسف نخواهد بود...

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
نویسندگان
پیوندها

زندگی کن لحظه ها را

چهارشنبه, ۲۴ تیر ۱۳۹۴، ۰۵:۴۲ ق.ظ

تبریک به دوست عزیزم حسین آقا مودب.
حسین مودب

ان شاءالله موفق باشی.


یاعلی

مدافعان حرم

دوشنبه, ۱۸ خرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۱۹ ب.ظ

حرم



فدای حضرت زینب ( س)

نسیم نگاهی

پنجشنبه, ۱۴ خرداد ۱۳۹۴، ۰۶:۵۷ ب.ظ

نسیم نگاهت همیشه سرشارم میکند از ایمان

کتاب پروازی

سه شنبه, ۱۲ خرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۵۵ ق.ظ

بسم الله

 

دیروز (یازدهم خرداد) صبح از دانشگاه آمدم بیرون؛ ساعت یازده از فرودگاه شهید هاشمی نژاد(ره) پرواز داشتم. پرواز با یه نیم ساعت تاخیر حرکت کرد. جالب بود این سری هم یک سید روحانی همسفر ما شد که از فارغ التحصیل های دانشگاه امام صادق(ع) بود.

عادت کردم که هرجا چندتا کتابی می‌بینم، برم یه سَرَکی بکشم ببینم چی داره؛ شاید به درد منم بخوره.

سری قبل تو فرودگاه مشهد با کتاب‌هایی روبرو شدم که کمتر داخل شهر پیدا میشن (نه که اصلا نشن؛ ولی کمتر پیدا میشن) و انتظارش را نداشتم. مثل کتاب های عبدالکریم سروش و... و این سری با قفسه ای از کتاب های معرفی فیلسوفان غربی مواجه شدم؛ مثل راسل و سارتر و هیوم و ... آمـــّــا هیچ نشانی از شیخ اشراق و شیخ الرئیس و آخوند ملاصدرا  و یا علامه طباطبایی و شهید مطهری (رحمت الله علیهم) و امثالهم نبود. اصلا جای و بحث طرفداری ملیتی و مذهبی نیست، اما هر کسی اگر فقط به مقایسه این مکاتب و خواندن چند مقاله ابتدایی کتاب ارزشمند " اصول فلسفه و روش رئالیسم" علامه طباطبایی (قدش الله نفسه الزکیه) رجوع کنه تا آخر ماجرا دستش میاد که چه خبره.

و این جای تاسف داره برای مسئولین حوزه ی فرهنگی  کشور  که با این درجه‌ی رفیعی که ما در فلسفه از قرن‌ها پیش تا به امروز داشتیم جوون های ما میل و سوق به فلسفه غرب داشته باشند که نه به خاطر برتری اون مکتب بلکه به خاطر صحیح معرفی نشدن این اندیشه های اصیل.

یک کتابی دیدم که اول اسمش توجهم را جلب کرد. از روژه بل دروا به اسم " فلسفه برای فرزندم " .

که به نوعی مصاحبه و صحبت با دختر 16 ساله‌اش را به رشته ی تحریر در آورده برای تفهیم فلسفه به فرزندش.

فلسفه برای فرزندم

بیشتر از نصف کتاب را توی راه خوندم. جالب این بود که این فرد با تمام اطلاعات فلسفی خیلی اطلاع دقیقی از فلاسفه ایران نداره و بیشتر تاکید به فلاسفه و فلسفه ی "عرب " میکنه. البته باید گفت جدای از مسائل مکتبی، "پل دروا " خیلی خوب فلسفه ش را برای دخترش توضیح میده و  بیشتر به نوعی تفکر و روش اندیشه را که در غرب خیلی هم رواج داره را باز میکنه.

خیلی خوب میشد اگر در زمینه ی فلسفه اسلامی هم اساتید بیشتری مثل آقای" مهدی پرویزی" وارد این عرصه میشدند و مثل این کتاب" آموزش فلسفه (درس هایی برای آموزش فلسفه به کودکان) " که توسط پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه ی اسلامی چاپ شده ، بیشتر در دسترس اهل معرفت و علم قرار میگرفت. واقعا جای تشکر داره از پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه سلامی که کم کاری فرهنگی خیلی نهاد های رسمی را داره به دوش میکشه.

فلسفه کودکان

 

ساعت یک نشده بود که روی آسمون طهران بودیم و سر اذان ظهر فرود آمدیم و خوشبختانه به جماعت یاران هم رسیدیم.

بر مزار من ...

شنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۹:۰۵ ب.ظ

خبرم رسید امشب که نگار خواهی آمد
سر من فدای راهی که سوار خواهی آمد 

به لبم رسیده جانم، تو بیا که زنده مانم
پس از آن‌که من نمانم، به‌چه کار خواهی آمد

غم و قصه فراقت بکشد چنان که دائم
اگرم چو بخت روزی به‌کنار خواهی آمد

منم و دلی و آهی، ره تو درون این دل
مرو ایمن اندر این ره که فگار خواهی آمد

همه آهوان صحرا سر خود گرفته بر کف
به‌امید آن‌که روزی به شکار خواهی آمد

کششی که عشق دارد، نگذاردت بدینسان
به‌جنازه گر نیایی، به مزار خواهی آمد!

به‌یک آمدن ربودی، دل و دین و جان خسرو
چه شود اگر بدینسان دو سه بار خواهی آمد

امیر خسرو دهلوی

 

یا اباعبدالله 

به مزار خواهی آمد؟!؟

تنهایی

يكشنبه, ۳۰ فروردين ۱۳۹۴، ۱۱:۳۹ ق.ظ

 

راز تنهایی انسان...

یا سیدالشهدا

چهارشنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۹۴، ۰۹:۱۴ ق.ظ

یا اباعبدالله ؛ یا امام حسین(ع)

ابکی لظلمت قبری.

 

آقاجان شب اول قبر فقط خودتون را برسونید.

آقا جانم ...

 

یا مهدی

سالی که نکوست

جمعه, ۷ فروردين ۱۳۹۴، ۰۷:۳۲ ب.ظ


سال 1394 هجری شمسی

سال 94

امیدوارم در این سال بتونیم  خواسته های مقام عظمای ولایت را عملی کنیم.

رحمت الله علیها

چهارشنبه, ۵ فروردين ۱۳۹۴، ۰۹:۱۰ ب.ظ
مراسم ترحیم بانو سیده فاطمه حسینی خامنه‌ای، همشیره رهبر معظم انقلاب عصر امروز دوشنبه با حضور علما







بسیار شایسته بود حضوز علما و مراجع در این مراسم.

خصوصا آیت الله معظم وحید خراسانی(حفظه الله تعالی) که با حضور خودشون به بسیاری از شایعاتی که بعضی ساخته بودند 
پایان دادند.



آیت الله مکارم و شبیری
آیت الله وحید.
آیت الله وحید2
آیت الله نوری

آیت الله مکارم و شبیری
آیت الله شاهرودی
ان شاءالله این مرحومه مورد رحمت خداوند متعال قرار بگیرند.

عکس نوری

شنبه, ۱ فروردين ۱۳۹۴، ۰۹:۰۱ ق.ظ

عکس هایی از راهیان نور - اسفند 93

ایستگاه اندیمشک

اندیمشک


سد دز

سد دز.

سد دز


شرهانی

شرهانی

شهید گمنام


یادمان فتح المبین

فتح المبین


کانال کمیل

کانال کمیل

پیرهن عید امسالم

جمعه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۳، ۱۰:۵۳ ق.ظ

پیرهن امسالیم ...

ظهور

پنجشنبه, ۲۸ اسفند ۱۳۹۳، ۰۹:۲۰ ب.ظ

آقای من ...

نـفـس کـه مـی ـکـشـی

هـوای شـهـر عـوضـ مـی ـشـود

پـلـکـ کـه مـی ـزنـی

ابـر ـهـا بـغـضـ مـی ـکـنـنـد

گـام بـردار مـولای مـن !

و گـسـل ـهـای زخـمـی انـتـظـار را

بــــی قــــــــرار کــــن

.
.
.
محمد عابدینی

تمجیدیه

پنجشنبه, ۲۸ اسفند ۱۳۹۳، ۰۹:۱۶ ب.ظ


ما حوزویان.....

ما حوزویان طلایه داریم
از وضع جهان گلایه داریم

یک دست رسائل و مکاسب
در دست دگر کفایه داریم

در حوزه به جای واحد و ترم
ما رتبه و سطح و پایه داریم

درس علما شفاء و اسفار
ما مبتدیان بدایه داریم

در این قفسه کتاب منطق
در آن قفسه هدایه داریم

چون آخر علم و عقل هستیم!
در سال نهم نهایه داریم

هم مثل چراغ می درخشیم
هم بر سر خلق سایه داریم

ما را نتوان شناخت هرگز
ما سیصد و شصت لایه داریم!

محمد عابدینی

راهیان نور

سه شنبه, ۲۶ اسفند ۱۳۹۳، ۰۱:۵۸ ب.ظ

بسم رب الشهدا و الصدیقین


از نوزدهم اسفند93 ساعت یک شب مشهد مقدس ، تا امروز صبح ساعت چهار اراک


مثل برق گذشت ...


سفری از جنس نور با زائران نور به سرزمین نور به زیارت یاران نور ...


افتخار دفاع

دوشنبه, ۲۷ بهمن ۱۳۹۳، ۰۱:۴۴ ب.ظ

سخنرانی سید حسن نصرالله، دبیر کل حزب الله لبنان، در روز عاشورای محرم ۱۴۳۶

 |

ما امروز احساس می‌کنیم بخشی از نبرد و رویارویی با بزرگ‌ترین خطری هستیم که متوجه منطقه‌مان است. برای ما مایه‌ی افتخار است که در موضع دفاع هستیم. مایه‌ی افتخار است که شهیدان، مجروحان، مجاهدان و موضع ما بخشی از پیروزی پیش رو هستند. این تکفیری‌ها آینده‌ای ندارند. پروژه‌شان زنده نخواهد ماند. اصلا چنین پروژه‌ای حتی برای مدت کوتاه امکان زنده ماندن و بقا ندارد. بنده به شما تأکید می‌کنم: به زودی همه‌ی این تکفیری‌ها در همه‌ی مناطق، حکومت‌ها و کشورها شکست خواهند خورد و مایه‌ی افتخار ما خواهد بود که بخشی از پروژه‌ی شکست همه‌ی این‌ها بودیم.

آقای خامنه ای سلمه الله

سه شنبه, ۲۱ بهمن ۱۳۹۳، ۰۱:۱۵ ب.ظ
آیت الله خامنه ای در جلسه ای بعد از ترور نافرجام ایشان.
 
 امام خمینی(ره) در این فیلم از آیت الله خامنه ای و شهدای انقلاب اسلامی تجلیل میکنند و مخالفین را نصیحت میکنند.
 

حاجت روا شدی...

سه شنبه, ۲۱ بهمن ۱۳۹۳، ۰۸:۳۷ ق.ظ

آخرش حاجت روا شدی.

 

مدتیه به این مسئله فکر میکنم که وقتی من میمیرم؛ بعدِ 3، 4، 5 یا نهایتاً 10 سال، از یاد خیلی‌ها میروم.

خب این طبیعت زندگیه؛ این چرخه باید بگذره دیگه. ولی بعضیا با یه کارهایی موندگار میشن. برای بعضی ها تقوا و کارهای علمی سبب موندگاریه از سیدرضی(ره) گرفته تا همین علامه سیدمحمدحسین طباطبایی(قدّس الله نفسه الزکیه). برای بعضی ها هم شاید امور مختلف دیگه سبب بشه مثل "گل خداداد" به استرالیا.

اما آنچه که در تاریخ موندگاره و پاک ناشدنی ست؛ خونِ شهید است.

یکی از همین هم دوره ای های ما که موندگار شد؛ علی خلیلی هست.

شهید علی خلیلی؛ که هر وقت اسم امربه معروف و نهی از منکر میاد، گلوی زخمی اش یادآور رشادت و شجاعت و غیرت اوست.

 

علی جان؛ نامت ماندگار و راهت پر رهرو باد.

مصاحبه آقا در مورد شهید مطهری

دوشنبه, ۲۰ بهمن ۱۳۹۳، ۰۲:۲۵ ب.ظ

مصاحبه آیت‌الله خامنه‌ای در مورد شهید مطهری

 
بخشی از مصاحبه با حضرت آیت‌الله خامنه‌ای پیرامون شهادت استاد مطهری  1363/2/10

به نظر من مرحوم مطهری با دو ابزار با دو وسیله میتوانستند تفاهم و نزدیکی بین دو قشر روحانیون و تحصیلکردههای جدید را به وجود بیاورند. یکی تلاش عملی و دیگری غنای شخصیت خود ایشان. از لحاظ تلاش عملی خب ایشان در دانشگاه درس گرفتند، با دانشجوها انس پیدا کردند، در مجامع تحصیلکردهها، مهندسین، پزشکان شرکت کردند، به عنوان یک قطب و ملجأ و پناهی برای تحصیلکردههای جدید شدند - همانطور که شما در مورد خودتان احساساتتان را بیان کردید - بله، واقعاً همینجور بود آن زمانها، هزاران دانشجو و فارغالتحصیل و کسانی که توی مسائل فرهنگ جدید درس خوانده بودند و تحصیل کرده بودند آقای مطهری را به عنوان یک ملجأ، یک پناه، یک ملاز، یک آدمی که حرفشان را میفهمد، میتواند دردهایشان را علاج کند، سؤالاتشان را پاسخ بدهد، به او نگاه میکردند و اینها. و ایشان نوشتههایش، سخنرانیاش در رادیو در آن سالهای اوائل، بعد هم سخنرانیهای گوناگونش در دانشگاههای مختلف، سراسر کشور در این خط بود؛ و شاید بتوانم بگویم ایشان موفقترین چهرهی روحانی در میان محیطهای فرهنگ جدید بود، یعنی در دانشگاهها و حول و حوش دانشگاهها؛ مثل تحصیلکردهها و فارغالتحصیلها. موفقترین چهره بود، یعنی هیچکدام از این چهرههای تقریب بین روحانی و دانشگاه به قدر ایشان در این جهت موفق نبودند و ایمان آن تحصیلکردههای جدید را جلب نکرده بودند. دومی غنای شخصیت خود ایشان بود؛ میدانید یکی از چیزهایی که بین این دو قشر را جدا کرده بود این بود که این دو قشر را به هم بیاعتقاد کرده بودند. تحصیلکردههای جدید فارغالتحصیل حوزهی علمیه را یک آدم باسواد نمیدانستند، اصلاً آنچه را که او بلد بود آن را سواد نمیدانستند، به حساب نمیآوردند، علم نمیدانستند. روحانی در عرف و فرهنگ غربی تزریق شدهی به یک عدهی از تحصیلکردههای ما یک عنصر بیسواد و پرمدعایی بود و به حساب میآمد که اصلاً تضییع وقت بود که انسان با او بنشیند حرف بزند یا خودش را به او نزدیک کند، یعنی او را اصلاً قابل نمیدانستند که یک چهرهی یک شخصی بداند او را. متقابلاً تحصیلکردهی حوزه علمیه تحصیلکردههای دانشگاهی را با همین چشم نگاه میکرد. علاوه بر اینکه حالا بیدین میدانست آنها را جاهل و عامی هم میدانست. یعنی اهل علم و عوام یک تقسیمی بود در حوزههای علمیه که مردم دنیا دو قسم بودند، یک قسم اهل علم، یک قسم عوام؛ و اهل علم یعنی آنی که تحصیلکردهی حوزه است و عوام یعنی آن کسی که تحصیلکردهی حوزه نیست؛ حالا تحصیلکردهی هر جای دیگر هم میخواهد باشد. دو قشری که هر دو اهل علمند، هر دو اهل تحصیلاتند، هر دو با مغز و با تفکر و تعقل سر و کار دارند و همدیگر را بیسواد میدانند، شما طبیعی است که فرض کنید اینها اصلاً به هم نزدیک نشوند، با هم آشنا نشوند. مرحوم مطهری جزو شخصیتهایی بود، جزو پیشروان کاروان تقریب روحانی و دانشجو بود که با قوّت و صلابت شخصیت علمی خودش مخاطبین خودش را متواضع کرد در مقابل خود. یعنی هنگامی که ایشان وارد دانشگاه شد و افرادی در رشتههای مختلفِ متناسب با شخصیت آقای مطهری وقتی با ایشان برخورد کردند، از ایشان استفهام کردند، با ایشان مسألهای را مطرح کردند، با یک مغز بزرگ، با یک اندیشهی عمیق، با یک ذهن باز مواجه شدند. یک مرد متفکر قوی صاحبنظر که در - رشته‌ اش فلسفه و فقه بود، ولی بعد جامعهشناسی مطالعه کرده بود، اقتصاد مطالعه کرده بود،فلسفه های اروپایی را مطالعه کرده بود و افرادی از متخصصین و صاحبنظران این رشتهها به خود جذب کرده بود - ایشان در این اواخر یک درس جامعهشناسی اسلامی یا فلسفه ی  تاریخ، بله فلسفه ی  تاریخ داشت، که خب یک عدهای از افراد صاحبنظر، اساتید فن، اساتید بههرحال درس ایشان شرکت میکردند که خود ایشان برای من نقل کردند که دو تا درس ایشان داشتند میگفتند یکی دانشجوها شرکت میکنند یکی اساتید، این درسی بود که اساتید شرکت میکردند.فلسفه ی هِگِل را مثلاً ایشان آنچنان قوی و خوب آگاه بود و فراگرفته بود با آن قوّت علمیای که داشت که خب کسانی که توی این رشتهها، توی این معقولات کار میکردند شخصیت ایشان را و ارزش ایشان را درک میکردند. پس شخصیت علمی و قوی مرحوم شهید مطهری هم بیشترین تأثیر را در نزدیکی این دو قشر داشت. یعنی وقتی که تحصیلکردههای جدید نگاه میکردند میدیدند اِ، یک روحانی عالمِ متفکرِ فاضلی مثل شهید آقای مطهری را در مقابل خودشان دارند. از طرفی وقتی که در حوزههای علمیه - که خب شخصیت آقای مطهری در حوزهها واضح بود برای بیشتر افرادی که در حوزهها بودند - وقتی میدیدند ایشان دل به قشر تحصیلکردهی جدید بسته و با اینها سر و کار دارد آنها هم یک حالت تقارب و تفاهمی برایشان به وجود میآمد. پس بنابراین آقای مطهری نه فقط با ابزارها و طراحیها و به اصطلاح ابتکار و تدبیر خودش توانست این تقارب را به وجود بیاورد، بلکه با شخصیت خودش بیشترین سهم و نفع را در این کار داشت.
 
 

به جهاد مغنیه ی عزیز...

شنبه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۳، ۰۴:۴۶ ب.ظ

به جهاد مغنیه ی عزیز...

پروا نکرد لحظه ای از التهاب ها
ره گم نکرد در گذر از پیچ و تاب ها


فهمیده وار دل به هیاهوی نیل زد
دلخوش نشد به وعده ی آبِ سراب ها


وقتی شنید نغمه ی "احلی من العسل"
راضی نشد به مستی دیگر شراب ها



راه "جهاد" ، خط پدر ، راه عشق بود
راه حسین(ع) و راه تمام ثواب ها



جانم فدای نام شریف پیمبرم
عشق نبی ست پایه ی این انقلاب ها



"تبت یدا" نوشت به سرخی خون "جهاد"
دشمن بترس از تب اینسان خطاب ها


"حسین مودب"

سرباز سیدعلی

شنبه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۳، ۱۲:۱۶ ق.ظ

 - پرسید چرا طلبه شدی؟
- گفتم : به عشق سید علی خامنه ای طلبه شدم.
.
.
.
.
.
.
.
و آنان که معنای ولایت را نفهمیده اند در کار ما سخت درمانده اند.


پ.ن : ان شاءالله سربازی کنیم براتون آقاجانم.



دهه فجر گرامی باد.