شوریده

مینویسم

شوریده

مینویسم

شوریده

سالبه جزئیه ای هستم ،
اندکی لمعه هم خوانده ایم
مقداری هم درس فلسفه.

مسافر بین الحرمین ؛ مشهد و قم
______________
------------
رجعت دوباره ای به وبلاگ


شاید دغدغه های دانستن
با کمی چاشنی تمدّن اسلامی .

هرچند اینجا هرگز محل خوبی برای انتشار اندیشه ها و تفلسف نخواهد بود...

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
نویسندگان
پیوندها

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «کتاب» ثبت شده است

روایت سیزدهم

يكشنبه, ۹ آبان ۱۴۰۰، ۰۴:۴۲ ب.ظ

بسم‌الله

 

داشتم کتاب زان‌تشنگان را میخواندم. رسیدم به روایت سیزدهم «قتلینگ گینه» از خانم میرم گریوانی.

خانم گریوانی مثل روایت‌های دیگر مجموعه کتاب‌های آشوب تجربه‌ای از محرم و روضه در گریوان را در اینجا روایت کرده است. اما در بین ماجرا از کنایه‌ها و اصرار و کنجکاوی‌های دیگران نسبت به مجرد بودنش نیز سخنی به میان آورده است. من با همین قسمت کار دارم. نمی‌دانم چرا آدم‌ها به زندگی دیگران کار دارند؟ چرا وقتی نمی‌توانند کمکی به دیگری کنند در این مسئله، صرفا فشارها را با حرف‌هایشان بر او مضاعف می‌کنند؟

کمک بر دو نوع است، یا فکری است یا مالی. حال وقتی دیگران طبیعتا امکان کمک مالی ندارند، کاش می‌توانستند سکوت کنند و کاری به کار آدم نداشته باشند، چون یقینا از کمک فکری نیز عاجز هستند. این هم چند دلیل دارد، زیرا خودشان هنوز به مقدار کافی رشد فکری پیدا نکرده‌اند که بخواهند بار دیگری را نیز به دوش بکشند. همچنین زندگی‌شان از هجوم گزاره‌های کلیشه‌ای و عرفیِ عوامانه فراتر نرفته است. مثلا تا به تو می‌رسند می‌پرسند « اع چرا ازدواج نمیکنی؟ نمیخوای دینت رو کامل کنی؟ آدم اینجوری ناقصه‌ها!!! واقعا از شما بعیده‌ها» و هزاران گزاره‌ی نامفهوم دیگر. که اگر سر هر کدام از این گزاره‌ها با آن‌ها بحث منطقی و دقیقی کنی، یقینا خودشان به تناقض خواهند رسید. فقط گزاره‌ها و سوالاتی را قطار می‌کنند تا بلانسبت شکری خورده باشند وگرنه نه زندگی‌شان معنایی دارد و نه هدف خاص و متعالی‌ای برای ازدواج خودشان متصور بوده‌اند؛ فقط دست روزگار شرایطی نسبی را فراهم کرده است برایشان. وگرنه کثیری از این‌ها هدف خاصی نداشته‌اند در زندگی جز همین «بودن و نفس کشیدن».

لذا کسی که این احوال را تجربه کرده باشد، کاملا متوجه عمقِ ناراحتی و درد این روایت خانم گریوانی خواهد شد. شاید آدم تا به یک چیزهایی مبتلا نشود، به خوبی آن را درک نکند. همین چند روز پیش که پادکست «مجردها»یِ رادیو مرز رو شنیدم، متوجه می‌شدم که این قشر مجرد در جامعه‌ی ما فارغ از مسائل شخصی، چه رنج و دردی را از طعنه‌ها، متلک‌ها و سوال‌های نامربوط اطرافیان و مردم متحمل شده‌اند.

آنچه همه دارند، تو تنها داری!

يكشنبه, ۱۷ بهمن ۱۳۹۵، ۱۱:۳۰ ب.ظ

شیطان با یک کبر زمین خورد؛ آدم با یک حرص زمین خورد؛ پسر آدم با یک بخل ذلیل شد؛ یونس با یک شتاب ذلیل شد؛ 


ما که الحمدللَّه همه اینها را با هم داریم و احساس ندامتى هم نداریم!



استاد علی صفایی(عین صاد )

کتاب اخبات، ص۳۲.

کتاب پروازی

سه شنبه, ۱۲ خرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۵۵ ق.ظ

بسم الله

 

دیروز (یازدهم خرداد) صبح از دانشگاه آمدم بیرون؛ ساعت یازده از فرودگاه شهید هاشمی نژاد(ره) پرواز داشتم. پرواز با یه نیم ساعت تاخیر حرکت کرد. جالب بود این سری هم یک سید روحانی همسفر ما شد که از فارغ التحصیل های دانشگاه امام صادق(ع) بود.

عادت کردم که هرجا چندتا کتابی می‌بینم، برم یه سَرَکی بکشم ببینم چی داره؛ شاید به درد منم بخوره.

سری قبل تو فرودگاه مشهد با کتاب‌هایی روبرو شدم که کمتر داخل شهر پیدا میشن (نه که اصلا نشن؛ ولی کمتر پیدا میشن) و انتظارش را نداشتم. مثل کتاب های عبدالکریم سروش و... و این سری با قفسه ای از کتاب های معرفی فیلسوفان غربی مواجه شدم؛ مثل راسل و سارتر و هیوم و ... آمـــّــا هیچ نشانی از شیخ اشراق و شیخ الرئیس و آخوند ملاصدرا  و یا علامه طباطبایی و شهید مطهری (رحمت الله علیهم) و امثالهم نبود. اصلا جای و بحث طرفداری ملیتی و مذهبی نیست، اما هر کسی اگر فقط به مقایسه این مکاتب و خواندن چند مقاله ابتدایی کتاب ارزشمند " اصول فلسفه و روش رئالیسم" علامه طباطبایی (قدش الله نفسه الزکیه) رجوع کنه تا آخر ماجرا دستش میاد که چه خبره.

و این جای تاسف داره برای مسئولین حوزه ی فرهنگی  کشور  که با این درجه‌ی رفیعی که ما در فلسفه از قرن‌ها پیش تا به امروز داشتیم جوون های ما میل و سوق به فلسفه غرب داشته باشند که نه به خاطر برتری اون مکتب بلکه به خاطر صحیح معرفی نشدن این اندیشه های اصیل.

یک کتابی دیدم که اول اسمش توجهم را جلب کرد. از روژه بل دروا به اسم " فلسفه برای فرزندم " .

که به نوعی مصاحبه و صحبت با دختر 16 ساله‌اش را به رشته ی تحریر در آورده برای تفهیم فلسفه به فرزندش.

فلسفه برای فرزندم

بیشتر از نصف کتاب را توی راه خوندم. جالب این بود که این فرد با تمام اطلاعات فلسفی خیلی اطلاع دقیقی از فلاسفه ایران نداره و بیشتر تاکید به فلاسفه و فلسفه ی "عرب " میکنه. البته باید گفت جدای از مسائل مکتبی، "پل دروا " خیلی خوب فلسفه ش را برای دخترش توضیح میده و  بیشتر به نوعی تفکر و روش اندیشه را که در غرب خیلی هم رواج داره را باز میکنه.

خیلی خوب میشد اگر در زمینه ی فلسفه اسلامی هم اساتید بیشتری مثل آقای" مهدی پرویزی" وارد این عرصه میشدند و مثل این کتاب" آموزش فلسفه (درس هایی برای آموزش فلسفه به کودکان) " که توسط پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه ی اسلامی چاپ شده ، بیشتر در دسترس اهل معرفت و علم قرار میگرفت. واقعا جای تشکر داره از پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه سلامی که کم کاری فرهنگی خیلی نهاد های رسمی را داره به دوش میکشه.

فلسفه کودکان

 

ساعت یک نشده بود که روی آسمون طهران بودیم و سر اذان ظهر فرود آمدیم و خوشبختانه به جماعت یاران هم رسیدیم.

توسعه اقتصادی

پنجشنبه, ۱۸ دی ۱۳۹۳، ۰۹:۲۹ ق.ظ

کتاب "توسعه اقتصادی بر پایه قرآن و حدیث" که از زبان عربی به فارسی منتشر شده است، به تبیین نظرگاه خاص اسلام در باب ویژگی های توسعه اقتصادی می پردازد و توسط محمد محمدی ری شهری تالیف از سوی انتشارات دارالحدیث روانه بازار نشر شده است. 


توسعه اقتصادی، یکی از مهم ترین دل مشغولی ها و نگرانی های روزگار کنونی، به ویژه در جهان اسلام است. این موضوع از نظر اسلام از اهمیت فراوانی برخوردار است. اهمّیت «توسعه اقتصادی» و نقش بارز آن در بنا نهادن جامعه ای آرمانی، در شمارِ مسلّمات قرآن و سنّت است. جست و جو در متون اسلامی در این زمینه، نشان می دهد که اسلام در پرداختن به مباحث مربوط به توسعه اقتصادی، از همه مکاتب، پیشی گرفته است. 
  
نویسنده در این مجموعه، بر آن است تا با ارائه مجموعه دیدگاه های اسلام درباره توسعه و به ویژه تبیین توسعه اقتصادی از دیدگاه اسلام، جهان شمولی اسلام را نشان دهد و از برتری آن بر مکاتب دیگر در عرصه توسعه که بر پایه مادّی استوارند حکایت کند. 
  

این کتاب در پنج بخش به مباحثی چون "پیشرفت اقتصادی"شامل مباحثی درباره اهمیت و برکت های پیشرفت اقتصادی، واپس ماندگی اقتصادی و زیان های آن، توسعه نوید داده شده در اسلام، و ستایش فقر و مفهوم آن، " پایه های توسعه" شامل: دانش، برنامه ریزی، کار، بازار، مصرف و دولت، "اصول توسعه" شامل: اصول اعتقادی، حقوقی، اخلاقی، عبادی، اجتماعی، بهداشتی و ...، "موانع توسعه" شامل: موانع اخلاقی، اجتماعی و عملی، "آفات توسعه اقتصادی" شامل: فخرفروشی با ثروت، نازپروردگی، عوامل آفت آور و موانع آن پرداخته است. 

توسعه اقتصادی

پنجشنبه, ۱۱ دی ۱۳۹۳، ۰۸:۵۸ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم


بعد مدت ها ، تصمیم گرفتیم یک مطلب اقتصادی هم بذاریم ؛ خب بالاخره اقتصاد میخونیم دیگه.


برگرفته از کتاب "جهاد اقتصادی" حضرت آقا.



عناصر مهمِّ پیشرفت اقتصاد

در پیشرفت اقتصاد، این سه عنصر را مورد توجّه قرار دهند:

اوّلاً در امر اقتصاد، مثل همه‌ى مسائل دیگر، باید با نگاه علمى به مسائل نگاه کرد.

ثانیاً یک برنامه‌ریزى مدبّرانه لازم است، که هم در آن شتابزدگى نباشد، هم در آن کندى و کوتاهى نباشد. در همه‌ى امور این‌جور است، در مسائل حسّاس اقتصاد هم این‌جور است.

ثالثاً ثبات و استمرار سیاستها لازم است.

اگر ان‌شاءاللّه مسئولان این سه عنصر را در پیشرفت اقتصادى کشور در نظر بگیرند، که البتّه مورد توجّه است - مسئولان، هم از لحاظ علمى در میان آنها برجستگانى هستند؛ هم از لحاظ دلسوزى، اهل دلسوزى‌اند، اهل تدبیرند - به توفیق الهى، به حول و قوّه‌ى الهى، دشمنان ما همچنان که در بخشهاى دیگر نتوانستند کارى بکنند، در مقابله‌ى اقتصادى با این ملّت هم هیچ غلطى نمیتوانند بکنند. "


پ.ن : کاش مسئولین این دولت هم این سه عامل را میشناختند ؛ و اگر میشناسند چرا عمل نمیکنند؟؟!! چرا از افراد علمی برجسته صرفا به خاطر حضور در دولت قبلی یا تفاوت خط و مشی سیاسی استفاده نمیکند؟؟