شوریده

مینویسم

شوریده

مینویسم

شوریده

سالبه جزئیه ای هستم ،
اندکی لمعه هم خوانده ایم
مقداری هم درس فلسفه.

مسافر بین الحرمین ؛ مشهد و قم
______________
------------
رجعت دوباره ای به وبلاگ


شاید دغدغه های دانستن
با کمی چاشنی تمدّن اسلامی .

هرچند اینجا هرگز محل خوبی برای انتشار اندیشه ها و تفلسف نخواهد بود...

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
نویسندگان
پیوندها

۴۳ مطلب با موضوع «شعر» ثبت شده است

هوس

شنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۲، ۱۱:۰۲ ب.ظ

به هیاهوی کدامین هوس افتاده دلم

به تــمنـــای عـــزیـــز دلم افتـــاده دلم


افـــتـــخـــار لــــب من بوسه به گیسـوی تـو است

دیـــر وقـتــی اســت در این وسـوسـه افـتاده دلـم


صورت ماه شما همچو شهابی بگذشـــت

از تــکاپو و نفس خــم شد و افــتــاده دلـم


در تــــــمنای وصال عمر گرانمایه برفت

عمر ما طی شد و افسوس پس افتاده دلم


نیستم هم قفس و صحبت روی مه تو

چون اسیر نفسم ، از هوس افتاده دلم



مرتضی  - مشهد - 92/9/24

ساقیا ...

شنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۲، ۱۰:۲۰ ب.ظ

ساقیا امشب شاعر که چو فردا نشود

عمر ما میگذرد فـاحــشــه رسـوا نشود


ساقیا رندی و مستی که ز مـا آموختند

در سر حلقه ی او مسئله بگشا نشود


شبِ شاعر ، شبِ شیدایی و طوفان باشد

غـنـچه ها لب بزنند ، غـنـچـه ی ما وا نشود


همه از یکدلی و حشمت ما می خوانند

از درون غـصــه و غــم از دل ما وا نشود


ز ســـر کـــوی رفیقــان ، همـه ما بـگذشتیم

این یکی مشکل و بی شک که دگـر وا نشود


ساقیا حلقه ی حوران و طهوران بهشت

بهر مـــا کار نیاید ، که سخـن وا نــشـود


از سر بی سخنی لب به سخن دوخته ایم

ور نـه با این سخنان طـبـع سخـن وا نشود


سبحه


مرتضی - مشهد - 92/9/15

برای مولای تنهایم ...

جمعه, ۲۳ اسفند ۱۳۹۲، ۰۷:۴۹ ب.ظ

دل نوشته ای برای مولای غریبم که شرمنده ی روی ماهش هستم...


باز هم یک ندبه را از سر به پایان برده ام

باز هم از دوریش جان را به پایان برده ام


باز از هجر تو و از دوریت دم می زنم

در هوای بودنت از دوریت دم می رنم


باز هم این جمعه و فکر و تمنای وصال

از برای آمَدَنت ماییم و یک دنیا خیال


باز هم بر روی لب آقا بیا ، آقا بیا

روز و شب بر روی لب آقا بیا ، آقا بیا


باز هم ما و قسم دادن که ای آقا بیا

جان زهرا(س) مادرت آقا بیا ، آقا بیا

یا مهدی


مرتضی  _ جمعه - 92/10/6