شوریده

مینویسم

شوریده

مینویسم

شوریده

سالبه جزئیه ای هستم ،
اندکی لمعه هم خوانده ایم
مقداری هم درس فلسفه.

مسافر بین الحرمین ؛ مشهد و قم
______________
------------
رجعت دوباره ای به وبلاگ


شاید دغدغه های دانستن
با کمی چاشنی تمدّن اسلامی .

هرچند اینجا هرگز محل خوبی برای انتشار اندیشه ها و تفلسف نخواهد بود...

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
نویسندگان
پیوندها

۱۰۷ مطلب با موضوع «دلنوشته» ثبت شده است

اصول

دوشنبه, ۳۰ آذر ۱۳۹۴، ۱۰:۵۰ ق.ظ

بالاخره شفاهی اصول هم تمام شد.


عالی بود



یاعلی

فقط شهادت

چهارشنبه, ۲۵ شهریور ۱۳۹۴، ۰۹:۲۶ ب.ظ

یا الهی

 
من عبد مذنب و گنهکار...
 
اما مگر کمالی جز شهادت هست ...
 
پروردگارا ؛ مگر سر من قابل سیدعلی دارد ...
 
آه ؛ خدایا فقط شهادت...
 
 
 
شهید کاظمی از شهادت می گوید
 
 

مداحی راه ما راه شهداست

شنبه, ۲۱ شهریور ۱۳۹۴، ۱۲:۲۴ ب.ظ

جونم، عمرم نذر شماست

 

مداحی زیبا از اسلام میرزایی. 

 

فاطمیه 93
 

شهید حکمت

پنجشنبه, ۱۵ مرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۵۵ ق.ظ

امروز عجیب دلتنگ استاد شدم...

این شهید ره حکمت و عشق

که تا کنون هرگز ، آنچنان که باید و شاید وجوه علمی و فلسفی و عرفانش 

شناخته نشده است.

سال اول راهنمایی بودم که با کتاب " جاذبه و دافعه علی(علیه السلام)" ایشان

عشق بازی کردم .

 

شهید مطهری

 

حضرت امام خامنه ای(حفظه الله تعالی):

" یک نفر مثل مرحوم شهید مطهری یک جامعه دانشگاهی را به قبول ، اذعان و تسلیم وا می داشت."

پاییز

يكشنبه, ۱۱ مرداد ۱۳۹۴، ۰۳:۳۴ ب.ظ

من عاشق و تو دلربا ...


محرم

مدافعان حرم

دوشنبه, ۱۸ خرداد ۱۳۹۴، ۱۲:۱۹ ب.ظ

حرم



فدای حضرت زینب ( س)

نسیم نگاهی

پنجشنبه, ۱۴ خرداد ۱۳۹۴، ۰۶:۵۷ ب.ظ

نسیم نگاهت همیشه سرشارم میکند از ایمان

کتاب پروازی

سه شنبه, ۱۲ خرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۵۵ ق.ظ

بسم الله

 

دیروز (یازدهم خرداد) صبح از دانشگاه آمدم بیرون؛ ساعت یازده از فرودگاه شهید هاشمی نژاد(ره) پرواز داشتم. پرواز با یه نیم ساعت تاخیر حرکت کرد. جالب بود این سری هم یک سید روحانی همسفر ما شد که از فارغ التحصیل های دانشگاه امام صادق(ع) بود.

عادت کردم که هرجا چندتا کتابی می‌بینم، برم یه سَرَکی بکشم ببینم چی داره؛ شاید به درد منم بخوره.

سری قبل تو فرودگاه مشهد با کتاب‌هایی روبرو شدم که کمتر داخل شهر پیدا میشن (نه که اصلا نشن؛ ولی کمتر پیدا میشن) و انتظارش را نداشتم. مثل کتاب های عبدالکریم سروش و... و این سری با قفسه ای از کتاب های معرفی فیلسوفان غربی مواجه شدم؛ مثل راسل و سارتر و هیوم و ... آمـــّــا هیچ نشانی از شیخ اشراق و شیخ الرئیس و آخوند ملاصدرا  و یا علامه طباطبایی و شهید مطهری (رحمت الله علیهم) و امثالهم نبود. اصلا جای و بحث طرفداری ملیتی و مذهبی نیست، اما هر کسی اگر فقط به مقایسه این مکاتب و خواندن چند مقاله ابتدایی کتاب ارزشمند " اصول فلسفه و روش رئالیسم" علامه طباطبایی (قدش الله نفسه الزکیه) رجوع کنه تا آخر ماجرا دستش میاد که چه خبره.

و این جای تاسف داره برای مسئولین حوزه ی فرهنگی  کشور  که با این درجه‌ی رفیعی که ما در فلسفه از قرن‌ها پیش تا به امروز داشتیم جوون های ما میل و سوق به فلسفه غرب داشته باشند که نه به خاطر برتری اون مکتب بلکه به خاطر صحیح معرفی نشدن این اندیشه های اصیل.

یک کتابی دیدم که اول اسمش توجهم را جلب کرد. از روژه بل دروا به اسم " فلسفه برای فرزندم " .

که به نوعی مصاحبه و صحبت با دختر 16 ساله‌اش را به رشته ی تحریر در آورده برای تفهیم فلسفه به فرزندش.

فلسفه برای فرزندم

بیشتر از نصف کتاب را توی راه خوندم. جالب این بود که این فرد با تمام اطلاعات فلسفی خیلی اطلاع دقیقی از فلاسفه ایران نداره و بیشتر تاکید به فلاسفه و فلسفه ی "عرب " میکنه. البته باید گفت جدای از مسائل مکتبی، "پل دروا " خیلی خوب فلسفه ش را برای دخترش توضیح میده و  بیشتر به نوعی تفکر و روش اندیشه را که در غرب خیلی هم رواج داره را باز میکنه.

خیلی خوب میشد اگر در زمینه ی فلسفه اسلامی هم اساتید بیشتری مثل آقای" مهدی پرویزی" وارد این عرصه میشدند و مثل این کتاب" آموزش فلسفه (درس هایی برای آموزش فلسفه به کودکان) " که توسط پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه ی اسلامی چاپ شده ، بیشتر در دسترس اهل معرفت و علم قرار میگرفت. واقعا جای تشکر داره از پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه سلامی که کم کاری فرهنگی خیلی نهاد های رسمی را داره به دوش میکشه.

فلسفه کودکان

 

ساعت یک نشده بود که روی آسمون طهران بودیم و سر اذان ظهر فرود آمدیم و خوشبختانه به جماعت یاران هم رسیدیم.

بر مزار من ...

شنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۹:۰۵ ب.ظ

خبرم رسید امشب که نگار خواهی آمد
سر من فدای راهی که سوار خواهی آمد 

به لبم رسیده جانم، تو بیا که زنده مانم
پس از آن‌که من نمانم، به‌چه کار خواهی آمد

غم و قصه فراقت بکشد چنان که دائم
اگرم چو بخت روزی به‌کنار خواهی آمد

منم و دلی و آهی، ره تو درون این دل
مرو ایمن اندر این ره که فگار خواهی آمد

همه آهوان صحرا سر خود گرفته بر کف
به‌امید آن‌که روزی به شکار خواهی آمد

کششی که عشق دارد، نگذاردت بدینسان
به‌جنازه گر نیایی، به مزار خواهی آمد!

به‌یک آمدن ربودی، دل و دین و جان خسرو
چه شود اگر بدینسان دو سه بار خواهی آمد

امیر خسرو دهلوی

 

یا اباعبدالله 

به مزار خواهی آمد؟!؟

تنهایی

يكشنبه, ۳۰ فروردين ۱۳۹۴، ۱۱:۳۹ ق.ظ

 

راز تنهایی انسان...

یا سیدالشهدا

چهارشنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۹۴، ۰۹:۱۴ ق.ظ

یا اباعبدالله ؛ یا امام حسین(ع)

ابکی لظلمت قبری.

 

آقاجان شب اول قبر فقط خودتون را برسونید.

آقا جانم ...

 

یا مهدی

سالی که نکوست

جمعه, ۷ فروردين ۱۳۹۴، ۰۷:۳۲ ب.ظ


سال 1394 هجری شمسی

سال 94

امیدوارم در این سال بتونیم  خواسته های مقام عظمای ولایت را عملی کنیم.

عکس نوری

شنبه, ۱ فروردين ۱۳۹۴، ۰۹:۰۱ ق.ظ

عکس هایی از راهیان نور - اسفند 93

ایستگاه اندیمشک

اندیمشک


سد دز

سد دز.

سد دز


شرهانی

شرهانی

شهید گمنام


یادمان فتح المبین

فتح المبین


کانال کمیل

کانال کمیل

پیرهن عید امسالم

جمعه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۳، ۱۰:۵۳ ق.ظ

پیرهن امسالیم ...

حاجت روا شدی...

سه شنبه, ۲۱ بهمن ۱۳۹۳، ۰۸:۳۷ ق.ظ

آخرش حاجت روا شدی.

 

مدتیه به این مسئله فکر میکنم که وقتی من میمیرم؛ بعدِ 3، 4، 5 یا نهایتاً 10 سال، از یاد خیلی‌ها میروم.

خب این طبیعت زندگیه؛ این چرخه باید بگذره دیگه. ولی بعضیا با یه کارهایی موندگار میشن. برای بعضی ها تقوا و کارهای علمی سبب موندگاریه از سیدرضی(ره) گرفته تا همین علامه سیدمحمدحسین طباطبایی(قدّس الله نفسه الزکیه). برای بعضی ها هم شاید امور مختلف دیگه سبب بشه مثل "گل خداداد" به استرالیا.

اما آنچه که در تاریخ موندگاره و پاک ناشدنی ست؛ خونِ شهید است.

یکی از همین هم دوره ای های ما که موندگار شد؛ علی خلیلی هست.

شهید علی خلیلی؛ که هر وقت اسم امربه معروف و نهی از منکر میاد، گلوی زخمی اش یادآور رشادت و شجاعت و غیرت اوست.

 

علی جان؛ نامت ماندگار و راهت پر رهرو باد.

سرباز سیدعلی

شنبه, ۱۸ بهمن ۱۳۹۳، ۱۲:۱۶ ق.ظ

 - پرسید چرا طلبه شدی؟
- گفتم : به عشق سید علی خامنه ای طلبه شدم.
.
.
.
.
.
.
.
و آنان که معنای ولایت را نفهمیده اند در کار ما سخت درمانده اند.


پ.ن : ان شاءالله سربازی کنیم براتون آقاجانم.



دهه فجر گرامی باد.


سید مجتبی علمدار

جمعه, ۱۷ بهمن ۱۳۹۳، ۱۱:۴۷ ب.ظ

سید جان دلم تنگ است ...


.        خوش آن روزهایی که با هم رفاقتی داشتیم...


 .           سید ؛ دعای خیر تو این روزها نجاتمان می دهد ...


  سید مجتبی علمدار ، دوستت دارم تا همیشه.

انقلاب

پنجشنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۳، ۰۲:۰۶ ب.ظ


العجل ...

.

.

.

.

.

.

روزی صاحب اصلی این انقلاب می رسد ...


اللهم عجل لولیک الفرج





بازگشت خــام (خطاب به کدیور)

يكشنبه, ۱۲ بهمن ۱۳۹۳، ۰۲:۵۲ ب.ظ

بعضی وقت ها پدرم وقتی میخواستند تذکری بدهند، به در می‌گفتند تا دیوار بشنود. امروز که یه گشتی میزدم توی گوگل با سرچ «محسن کدیور» این تصویر را دیدم که شیخ هم مثل اینکه دلش یه چیزایی را میخواد، ولی روش نمیشه بگه برای خودم میخوام.

جناب آقای کدیور شما دوست داری ناموست را بی حجاب بیاری بیرون چه کار به بقیه داری؟؟!!! درضمن شما که در دلِ آزادی و دموکراسی جولان میدهید، ولی چرا همان مدعیان آزادی، حجاب را منع می‌کنند و با شدّت برخورد می‌کنند؟ البته یادم رفته بود امرار معاش شما هم باید بگذرد دیگر.

حاجی ؛ این مردم غیرت دارن، شرف دارن؛ مردونگی دارن!!! امثال شما معلوم الحال هستین؛ حالا اگر حرفت فقهی بود شاید جای بحث داشت ولی آخه ببین با کیا عکس گرفتی! مثلا شاهین نجفی میخواد مدافع حقوق زنان مسلمان باشه؟ 

آقای کدیور بهتر از هر کسی میدانید چه مغالطاتی در گفتارهای تان نهفته است که فقط مشتی عامّی بی سواد را می تواند گول بزند!

جناب آقای کدیور حتما در آیات و روایات دیده اید که راه توبه باز است ، و شما را به توبه ی از این اعمال دعوت میکنیم.

 

آقا امیرالمونین علی (علیه السلام) میفرمایند :

 

"  اِیّاکُمْ وَ الفُرْقَه اَلا مَنْ دَعا اِلی هذا الشِعار فَاقْتُلُوهُ وَ لَوْ کاَنَ تَحتَ عَمامَتی هذِهِ "

نهج البلاغه-خطبه127

 

کدیور

(شاهین نجفی ، خواننده ی ضد اسلام و ضد شیعه )

 

 

پ.ن : دوستان را به دیدن ادامه تصاویر در این صفحه دعوت میکنم.

لینک

 

 

امتحانات

شنبه, ۲۷ دی ۱۳۹۳، ۱۱:۳۸ ق.ظ

امروز آغـــاز امتحانات 


توکلت علی الله


اولیش ریاضی بود ، خدا بقیه را ختم به خیر کناد...


خدا استاد مقدس زاده را هم حفظ کنه.


یاعلی