شوریده

مینویسم

شوریده

مینویسم

شوریده

سالبه جزئیه ای هستم ،
اندکی لمعه هم خوانده ایم
مقداری هم درس فلسفه.

مسافر بین الحرمین ؛ مشهد و قم
______________
------------
رجعت دوباره ای به وبلاگ


شاید دغدغه های دانستن
با کمی چاشنی تمدّن اسلامی .

هرچند اینجا هرگز محل خوبی برای انتشار اندیشه ها و تفلسف نخواهد بود...

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
نویسندگان
پیوندها

۱۹۲ مطلب توسط «مرتضی هستم» ثبت شده است

سید مجتبی علمدار

جمعه, ۱۷ بهمن ۱۳۹۳، ۱۱:۴۷ ب.ظ

سید جان دلم تنگ است ...


.        خوش آن روزهایی که با هم رفاقتی داشتیم...


 .           سید ؛ دعای خیر تو این روزها نجاتمان می دهد ...


  سید مجتبی علمدار ، دوستت دارم تا همیشه.

انقلاب

پنجشنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۳، ۰۲:۰۶ ب.ظ


العجل ...

.

.

.

.

.

.

روزی صاحب اصلی این انقلاب می رسد ...


اللهم عجل لولیک الفرج





بازگشت خــام (خطاب به کدیور)

يكشنبه, ۱۲ بهمن ۱۳۹۳، ۰۲:۵۲ ب.ظ

بعضی وقت ها پدرم وقتی میخواستند تذکری بدهند، به در می‌گفتند تا دیوار بشنود. امروز که یه گشتی میزدم توی گوگل با سرچ «محسن کدیور» این تصویر را دیدم که شیخ هم مثل اینکه دلش یه چیزایی را میخواد، ولی روش نمیشه بگه برای خودم میخوام.

جناب آقای کدیور شما دوست داری ناموست را بی حجاب بیاری بیرون چه کار به بقیه داری؟؟!!! درضمن شما که در دلِ آزادی و دموکراسی جولان میدهید، ولی چرا همان مدعیان آزادی، حجاب را منع می‌کنند و با شدّت برخورد می‌کنند؟ البته یادم رفته بود امرار معاش شما هم باید بگذرد دیگر.

حاجی ؛ این مردم غیرت دارن، شرف دارن؛ مردونگی دارن!!! امثال شما معلوم الحال هستین؛ حالا اگر حرفت فقهی بود شاید جای بحث داشت ولی آخه ببین با کیا عکس گرفتی! مثلا شاهین نجفی میخواد مدافع حقوق زنان مسلمان باشه؟ 

آقای کدیور بهتر از هر کسی میدانید چه مغالطاتی در گفتارهای تان نهفته است که فقط مشتی عامّی بی سواد را می تواند گول بزند!

جناب آقای کدیور حتما در آیات و روایات دیده اید که راه توبه باز است ، و شما را به توبه ی از این اعمال دعوت میکنیم.

 

آقا امیرالمونین علی (علیه السلام) میفرمایند :

 

"  اِیّاکُمْ وَ الفُرْقَه اَلا مَنْ دَعا اِلی هذا الشِعار فَاقْتُلُوهُ وَ لَوْ کاَنَ تَحتَ عَمامَتی هذِهِ "

نهج البلاغه-خطبه127

 

کدیور

(شاهین نجفی ، خواننده ی ضد اسلام و ضد شیعه )

 

 

پ.ن : دوستان را به دیدن ادامه تصاویر در این صفحه دعوت میکنم.

لینک

 

 

رحمت للعالمین

يكشنبه, ۵ بهمن ۱۳۹۳، ۰۲:۵۲ ب.ظ



لبیک یا رسول الله ( ص )

نامه ای از ولی امر

شنبه, ۴ بهمن ۱۳۹۳، ۰۹:۲۲ ق.ظ


بسم‌ الله الرّحمن الرّحیم
به عموم جوانان در اروپا و امریکای شمالی


سخن من با شما درباره‌ی اسلام است و به‌طور خاص، درباره‌ی تصویر و چهره‌ای که از اسلام به شما ارائه میگردد. از دو دهه پیش به این سو ــ یعنی تقریباً پس از فروپاشی اتّحاد جماهیر شوروی ــ تلاشهای زیادی صورت گرفته است تا این دین بزرگ، در جایگاه دشمنی ترسناک نشانده شود. تحریک احساس رعب و نفرت و بهره‌گیری از آن، متأسّفانه سابقه‌ای طولانی در تاریخ سیاسی غرب دارد. من در اینجا نمیخواهم به «هراس‌های» گوناگونی که تاکنون به ملّتهای غربی القاء شده است، بپردازم. شما خود با مروری کوتاه بر مطالعات انتقادی اخیر پیرامون تاریخ، می‌بینید که در تاریخنگاری‌های جدید، رفتارهای غیر صادقانه و مزوّرانه‌ی دولتهای غربی با دیگر ملّتها و فرهنگهای جهان نکوهش شده است. تاریخ اروپا و امریکا از برده‌داری شرمسار است، از دوره‌یاستعمار سرافکنده است، از ستم بر رنگین‌پوستان و غیر مسیحیان خجل است؛ محقّقین و مورّخین شما از خونریزی‌هایی که به نام مذهب بین کاتولیک و پروتستان و یا به اسم ملیّت و قومیّت در جنگهای اوّل و دوّم جهانی صورت گرفته، عمیقاً ابراز سرافکندگی میکنند.


سیّدعلی خامنه‌ای
۱۳۹۳/۱۱/۱

امتحانات

شنبه, ۲۷ دی ۱۳۹۳، ۱۱:۳۸ ق.ظ

امروز آغـــاز امتحانات 


توکلت علی الله


اولیش ریاضی بود ، خدا بقیه را ختم به خیر کناد...


خدا استاد مقدس زاده را هم حفظ کنه.


یاعلی

شیدایی ها

شنبه, ۲۷ دی ۱۳۹۳، ۱۱:۳۶ ق.ظ

شـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــیدا

شیدایی

یادش بخیر

گلزار شهدای اراک

یاد باد ... فقط همین

جامه ی نور

شنبه, ۲۷ دی ۱۳۹۳، ۱۱:۳۰ ق.ظ

جامه ی پاک تو را ...

جامه ی حیایت ...

جامه ی آزادگی ات را ...

"  نمی شود دوست نداشـــــت "


عکاس : سید حسین بحرینی

تلاءلو

شنبه, ۲۷ دی ۱۳۹۳، ۱۱:۲۴ ق.ظ

به زیبایی زندگی ! فقط همین...

پ.ن : عکاس : دوست عزیزم علی غیاث آبادی

آدرس : http://negarkhaneh.ir/~Alghiass/PicDetail-239058/

طعم کلامش چه شیرین است ...

چهارشنبه, ۲۴ دی ۱۳۹۳، ۱۰:۳۸ ق.ظ

شعری از دوست عزیزم , طلبه فاضل ، محمد عابدینی(زید عزه)


"تا کی به تمنّای وصالِ تو یگانه"
با خاطره هایت بروم شانه به شانه؟

حالا که قرارست در این بغضِ گلوگیر
شعری بنویسم پر از آواز و ترانه،

باید بنشینم و به شکلِ غزلی ناب
حرفِ دلِ خود را بنویسم پسرانه

تا سبز شود بر اثرِ معجزه ی عشق
بر شاخه ی خشکِ غزلم باز جوانه

مصراع به مصراع، غزل هیزمِ عشقست
تا طاقِ فلک می کشد این شعر زبانه

سهم من ازین عشق فقط حسرت و آهست
بر وفقِ مرادِ دلِ من نیست زمانه

روزی دلِ این بغض چنان می شکند که
"اشکم شود از هر مژه چون سیل روانه"

محمّد عابدینی


1392.9.15

ازغدی

پنجشنبه, ۱۸ دی ۱۳۹۳، ۱۰:۳۷ ق.ظ

بیخیال اخوی ، به حاج ابراهیم همت هم همین حرفا ها رو میزدن

همونایی که تو خونه هاشون ...


من که نبودم ؛ ولی شنیدیم چه تهمت هایی که اندیشمند بزرگوار شهید بهشتی زدند ...


به شیخ اعظم چه کار داری ؛ بسیجی همچنان ادامه بده 



_______________________

پی نوشت : میدونم با این پست مورد لطف خیلی از دوستان قرار خواهیم گرفت. 

توسعه اقتصادی

پنجشنبه, ۱۸ دی ۱۳۹۳، ۰۹:۲۹ ق.ظ

کتاب "توسعه اقتصادی بر پایه قرآن و حدیث" که از زبان عربی به فارسی منتشر شده است، به تبیین نظرگاه خاص اسلام در باب ویژگی های توسعه اقتصادی می پردازد و توسط محمد محمدی ری شهری تالیف از سوی انتشارات دارالحدیث روانه بازار نشر شده است. 


توسعه اقتصادی، یکی از مهم ترین دل مشغولی ها و نگرانی های روزگار کنونی، به ویژه در جهان اسلام است. این موضوع از نظر اسلام از اهمیت فراوانی برخوردار است. اهمّیت «توسعه اقتصادی» و نقش بارز آن در بنا نهادن جامعه ای آرمانی، در شمارِ مسلّمات قرآن و سنّت است. جست و جو در متون اسلامی در این زمینه، نشان می دهد که اسلام در پرداختن به مباحث مربوط به توسعه اقتصادی، از همه مکاتب، پیشی گرفته است. 
  
نویسنده در این مجموعه، بر آن است تا با ارائه مجموعه دیدگاه های اسلام درباره توسعه و به ویژه تبیین توسعه اقتصادی از دیدگاه اسلام، جهان شمولی اسلام را نشان دهد و از برتری آن بر مکاتب دیگر در عرصه توسعه که بر پایه مادّی استوارند حکایت کند. 
  

این کتاب در پنج بخش به مباحثی چون "پیشرفت اقتصادی"شامل مباحثی درباره اهمیت و برکت های پیشرفت اقتصادی، واپس ماندگی اقتصادی و زیان های آن، توسعه نوید داده شده در اسلام، و ستایش فقر و مفهوم آن، " پایه های توسعه" شامل: دانش، برنامه ریزی، کار، بازار، مصرف و دولت، "اصول توسعه" شامل: اصول اعتقادی، حقوقی، اخلاقی، عبادی، اجتماعی، بهداشتی و ...، "موانع توسعه" شامل: موانع اخلاقی، اجتماعی و عملی، "آفات توسعه اقتصادی" شامل: فخرفروشی با ثروت، نازپروردگی، عوامل آفت آور و موانع آن پرداخته است. 

سرخم می سلامت

پنجشنبه, ۱۸ دی ۱۳۹۳، ۰۹:۱۵ ق.ظ

درگذشت عارف بالله آیت الله انصاری شیرازی را به محضر صاحب الزمان(روحی فداه) 

و حضرت آیت الله امام خامنه ای(حفظه الله تعالی)

و حوزه های علمیه تسلیت عرض میکنیم.

توسعه اقتصادی

پنجشنبه, ۱۱ دی ۱۳۹۳، ۰۸:۵۸ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم


بعد مدت ها ، تصمیم گرفتیم یک مطلب اقتصادی هم بذاریم ؛ خب بالاخره اقتصاد میخونیم دیگه.


برگرفته از کتاب "جهاد اقتصادی" حضرت آقا.



عناصر مهمِّ پیشرفت اقتصاد

در پیشرفت اقتصاد، این سه عنصر را مورد توجّه قرار دهند:

اوّلاً در امر اقتصاد، مثل همه‌ى مسائل دیگر، باید با نگاه علمى به مسائل نگاه کرد.

ثانیاً یک برنامه‌ریزى مدبّرانه لازم است، که هم در آن شتابزدگى نباشد، هم در آن کندى و کوتاهى نباشد. در همه‌ى امور این‌جور است، در مسائل حسّاس اقتصاد هم این‌جور است.

ثالثاً ثبات و استمرار سیاستها لازم است.

اگر ان‌شاءاللّه مسئولان این سه عنصر را در پیشرفت اقتصادى کشور در نظر بگیرند، که البتّه مورد توجّه است - مسئولان، هم از لحاظ علمى در میان آنها برجستگانى هستند؛ هم از لحاظ دلسوزى، اهل دلسوزى‌اند، اهل تدبیرند - به توفیق الهى، به حول و قوّه‌ى الهى، دشمنان ما همچنان که در بخشهاى دیگر نتوانستند کارى بکنند، در مقابله‌ى اقتصادى با این ملّت هم هیچ غلطى نمیتوانند بکنند. "


پ.ن : کاش مسئولین این دولت هم این سه عامل را میشناختند ؛ و اگر میشناسند چرا عمل نمیکنند؟؟!! چرا از افراد علمی برجسته صرفا به خاطر حضور در دولت قبلی یا تفاوت خط و مشی سیاسی استفاده نمیکند؟؟


آجرک الله یا صاحب الزمان

چهارشنبه, ۱۰ دی ۱۳۹۳، ۰۱:۳۷ ب.ظ

آجرک الله یا مولای


آقا جان ، تسلیت !

طلبگی

چهارشنبه, ۳ دی ۱۳۹۳، ۱۰:۲۱ ب.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

 

این پست تقدیم به تمام سربازان مولانا حضرت ولی عصــــر(روحی فداه)
 

 

عنوان : طلبگی واجب است.

 

سخنرانی حضرت علامه مصباح یزدی( حفظه الله تعالی )

 

جانم

شنبه, ۲۹ آذر ۱۳۹۳، ۰۱:۳۴ ب.ظ


با تو از مرگ ندارم بخدا واهمه ای


جانمان پیشکش سیدنا خامنه ای

سرباز صاحب زمان(روحی فداه)

شنبه, ۲۹ آذر ۱۳۹۳، ۱۲:۵۱ ب.ظ

سخنی از سید شهیدان اهل قلم

شهید سید مرتضی آوینی

 

 

این بحر طویل است

پنجشنبه, ۲۷ آذر ۱۳۹۳، ۱۰:۰۵ ق.ظ

 به نام عشق

«این  صدای  تپش  قلبم  نیست

درحسینهء دل سینه زنی ست» 


عصر یک جمعهء دلگیر، دلم گفت بگویم بنویسم که چرا عشق به انسان نرسیده است؟

چرا آب به گلدان نرسیده است؟چرا لحظهء باران نرسیده است؟
 وهر کس که در این خشکی دوران به لبش جان نرسیده است،
به ایمان نرسیده است و غم عشق به پایان نرسیده است.
بگو حافظ دلخسته ز شیراز بیاید بنویسد که هنوزم که هنوز
است چرا یوسف گمگشته به کنعان نرسیده است ؟
چرا کلبه احزان به گلستان نرسیده است؟دل عشق ترک خورد،
گل زخم نمک خورد، زمین مرد، زمان بر سر دوشش غم و اندوه
به انبوه فقط برد،فقط برد، زمین مرد، زمین مرد ،خداوند گواه است،
دلم چشم به راه است، و در حسرت یک پلک نگاه است،
ولی حیف نصیبم فقط آه است و همین آه خدایا برسد
 کاش به جایی، برسد کاش صدایم به صدایی...
عصر این جمعه دلگیر وجود تو کنار دل هر بیدل آشفته شود
حس، تو کجایی گل نرگس؟به خدا آه نفس های غریب تو که
آغشته به حزنی است زجنس غم و ماتم، زده آتش به دل
 عالم و آدم مگر این روز و شب رنگ شفق یافته در سوگ کدامین غم عظمی
به تنت رخت عزا کرده ای؟ ای عشق مجسم!
که به جای نم شبنم بچکد خون جگر دم به دم از عمق نگاهت.
 نکند باز شده ماه محرم که چنین می زند آتش به دل فاطمه آهت
 به فدای نخ آن شال سیاهت به فدای رخت ای ماه!
بیا صاحب این بیرق و این پرچم و این مجلس و این روضه و  این بزم توئی
 ،آجرک الله!

عزیز دو جهان یوسف در چاه ،دلم سوخته از آه نفس های غریبت دل من
بال کبوتر شده خاکستر پرپرشده، همراه نسیم سحری روی پر فطرس
معراج نفس گشته هوایی و سپس رفته به اقلیم رهایی، به همان  
صحن و سرایی که شما زائر آنی و خلاصه شود آیا که مرا نیز به همراه خودت
 زیر رکابت  ببری تا بشوم کرب و بلایی، به خدا در هوس دیدن شش گوشه دلم
تاب ندارد ،نگهم خواب ندارد، قلمم گوشه دفتر غزل ناب ندارد، شب من
 روزن مهتاب ندارد، همه گویند به انگشت اشاره مگر این عاشق بیچارهء
دلدادهء دلسوخته ارباب ندارد...تو کجایی؟ تو کجایی شده ام باز هوایی،شده ام باز هوایی...
گریه کن ،گریه وخون گریه کن آری که هر آن مرثیه را خلق شنیده است
 شما دیده ای آن را و اگر طاقتتان هست کنون من نفسی روضه ز
مقتل بنویسم، و خودت نیز مدد کن که قلم در کف من همچو عصا در ید موسی
 بشود چون تپش موج مصیبات بلند است، به گستردگی ساحل نیل است،
و این بحر طویل است وببخشید که این مخمل خون بر تن تبدار حروف است
 که این روضهء مکشوف لهوف است، عطش بر لب عطشان لغات است
و صدای تپش سطر به سطرش همگی موج مزن آب فرات است، و ارباب
 همه سینه زنان کشتی آرام نجات است ،ولی حیف که ارباب «قتبل العبرات» است،
 ولی حیف که ارباب«اسیر الکربات» است، ولی حیف هنوزم که هنوز است
حسین ابن علی تشنهء یار است و زنی محو تماشاست زبالای بلندی،
الف قامت او دال و همه هستی او در کف گودال و سپس آه که «الشّمرُ ...»
خدایا چه بگویم «که شکستند سبو را وبریدند ...» دلت تاب ندارد به
 خدا با خبرم می گذرم از تپش روضه که خود غرق عزایی، تو خودت کرب و بلایی،
 قسمت می دهم آقا به همین روضه که در مجلس ما نیز بیایی، تو کجایی ... تو کجایی...

                                                                                                     زمستان ۸۶ / سوم محرم

 

اربعین

سه شنبه, ۱۸ آذر ۱۳۹۳، ۰۱:۰۶ ب.ظ

از عشق زمین جام شرابی است لبا لب

وین چرخ نگونسار برین جام حباب است


جان می طلبد غمزه ات ای ساقی مستان

پیمانهٔ ما پرنشده است این چه شتاب است


از چشم سیه مست تو هستند جهانی

زان میکده ویران و خرابات خراب است


مگذار که یکذره بماند زوجودش

خورشید دل آرای ترا فیض نقابست


فیض کاشانی (رحمت الله علیه )