شوریده

مینویسم

شوریده

مینویسم

شوریده

سالبه جزئیه ای هستم ،
اندکی لمعه هم خوانده ایم
مقداری هم درس فلسفه.

مسافر بین الحرمین ؛ مشهد و قم
______________
------------
رجعت دوباره ای به وبلاگ


شاید دغدغه های دانستن
با کمی چاشنی تمدّن اسلامی .

هرچند اینجا هرگز محل خوبی برای انتشار اندیشه ها و تفلسف نخواهد بود...

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
نویسندگان
پیوندها

۱۰۷ مطلب با موضوع «دلنوشته» ثبت شده است

مناجات تنهایی

شنبه, ۸ آبان ۱۴۰۰، ۰۶:۵۱ ب.ظ

بسم‌الله

 

خب پس از مدت‌ها تمایل دارم اینجا مطلبی بنویسم. اینکه چه اصراری است که اینجا منتشرش کنم را هنوز نمیدانم. خب مدتی هست که با صحیفه‌ی سیدالساجدین حشر و نشر بیشتری دارم و مطالب را با نگاه خودم زیر و رو میکنم. لذا چیزی که اینجا مینویسم خدای ناکرده نه شرح است و نه تفسیر بر کلام نورانی آن حضرت.

صحیفه که میخواندم چند روز پیش در مناجات پنجم که با عنوان «لنفسهِ و لِاهلِ ولایتهِ» ذکر شده و آقای موسوی گرمارودی از عنوان «نیایش اوست برای خویشتن و برای دوست‌دارانش» در ترجمه آن استفاده کرده است.

در این نیایش حضرت پس از حمد و ستایش بی نظیر خداوند؛ در فراز هفتم دعا (در این نسخه) به این جمله می‌رسند که «خداوندگارا! ما را با بخشش خویش، از عطای بخشندگان، بی‌نیاز کن و با پیوستن‌مان به خویش، ما را از دهشتِ بریدنِ دیگران، بسنده شو! تا با عطای تو، به هیچ کس رغبت نیاوریم و با بخشش تو، از هیچ‌کس نهراسیم.»

به نظرم حضرت در اینجا به چند نکته اشاره می‌فرماید؛

اول اینکه ما باید قبول کنیم نیازمند هستیم، نیازمند به معنای واقعی.

دوم اینکه انسان تنهاست. لاجرم باید با کسی یا چیزی پیوند بخورد. 

سوم اینکه انسان از تنهایی خویش، هراسناک است. علاوه بر ترس از تنهایی، ترس عظیم دیگری نیز دارد که آن ترسِ از دست دادن است.

 

وقتی انسان دقیق می‌شود، می‌بیند بله همین است. هم نیازمند است و هم تنهاست و هم وحشتی از این‌ها دارد. برای همین است که به سوی عطای دیگران رغبت می‌ورزد و از نداشتن و نبود دیگران است می‌ترسد. چنانچه از متن نمایان است، درمان حضرت هم حول طریق و متعلق پیوند است.

این کلمات حضرت خیلی به دلم نشست، خصوصا وقتی آدم فکر می‌کند که سیدالساجدین خودشان در چه شرایطی این کلمات را پشت سر همدیگر انشاء فرموده است. طبیعتا اثری مضاعف می‌‌پذیرند. کلمات حضرت همچون آهی ست که از سینه‌ی مظلومی مقتدر برخاسته است. هم‌او که مظهر محبت و مناجات و عدالت بود.

ابدی

سه شنبه, ۲۴ تیر ۱۳۹۹، ۰۵:۴۶ ب.ظ

 

تا ابد من به تو نظر خواهم کرد...

تنهاشدن

دوشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۸، ۱۱:۴۵ ب.ظ

بسم الله


به نظرم ترس از تنهایی از خود تنهایی ترسناک تره.

یکی از دوستان نزدیکم داره ازدواج میکنه . همون قدر که از این سر و سامون

گرفتنش خوشحالم ، همون قدر هم از تنهایی خودم... .


فکر کنم از این به بعد بیشتر فکر خواهم کرد ، بیشتر خلوت خواهم کرد و سکوت.


یاعلی مدد


حیاط اوراق

پنجشنبه, ۱۰ آبان ۱۳۹۷، ۰۳:۵۹ ب.ظ

بسم الله


میخواهم برای او بنویسم

دوست دارم آنچه که می‌اندیشم را بر سطوح اوراق پیاده کنم

تا بدانی که در دریای متلاطم ذهنم چگونه امواج افکارم حرکت میکنند .

اما سخت است ، بسیار سخت است آوردن دنیای عظیم ذهن را به حیاط کوچک ورقه ها.


اما برای ماندگاری راهی ندارم تا اندیشه ها را به وسیله ی کتابت به بند روزگار کشم تا ماندگار شود.


نخواهم نوشت مگر به توفیق حضرت حق.

مسافر تنها

دوشنبه, ۲۳ مهر ۱۳۹۷، ۱۲:۱۵ ق.ظ


مسافر باشی و تنهاییِ جاده

شیشه ها بخار کنند

باران ببارد...

چه زیباست


اما مگر میشود

در این حال

از فراق یار

گریه نکرد؟


م.شوریده

پانزدهم مهرماه۹۷


#فراق

#اشک

____

جاده قم

مسافر

دوباره

جمعه, ۶ مرداد ۱۳۹۶، ۰۷:۰۲ ب.ظ

بسم الله



ان شاءالله شوریده را با معرفی کتاب به روز خواهم کرد.


یاعلی

باتو بودن

شنبه, ۵ فروردين ۱۳۹۶، ۱۱:۳۶ ب.ظ

بسمه تعالی

 

 

گاهی هردو نظاره گر یکدیگریم؛

هرچند لب ها از گفتگو بازمانده است ولی دل ها و نگاه هایمان با هم گفتگو و رازها دارد که زبان در ادای آن قاصر است.

جرقه عشق در دل هر یک جای گرفته و هر روز شدید و شدیدتر شده و آن در دل عاشقان سینه چاک زبانه می کشد.

______

اقتباس از مقدمه لیلی و مجنون ، انتشارات ... ؟

استاد

دوشنبه, ۱۶ اسفند ۱۳۹۵، ۰۱:۳۷ ق.ظ

بسم الله الرحمن الرحیم

 

این روزها که تحیرم را بیشتر حس میکنم؛ نبود پیر راه را هم بیشتر میفهمم.

اما شاید هنوز به اضطرار نرسیده ایم...

سبحان الله...

صفایی؛ روحت شاد.

 

یاعلی

محبت

جمعه, ۱۷ دی ۱۳۹۵، ۰۷:۲۸ ب.ظ

وقتی محبت زیادی خرج کسی کنی که ظرفیت ندارد ؛ عاقبت خوبی در انتظارت نیست ...


و ای کاش بفهمد ...



نگار من

پنجشنبه, ۹ دی ۱۳۹۵، ۱۱:۲۱ ب.ظ

به سوی تو، به شوق روی تو، به طرف کوی تو

سپیده‌دم آیم، مگر تو را جویم، بگو کجایی؟

نشان تو، گه از زمین گاهی، ز آسمان جویم

ببین چه بی‌پروا، ره تو می‌پویم، بگو کجایی؟

کی رود رخ ماهت از نظرم نظرم

به غیر نامت کی نام دگر ببرم

اگر تو را جویم، حدیث دل گویم، بکو کجایی؟

به دست تو دادم، دل پریشانم، دگر چه خواهی؟

فتاده‌ام از پا، بگو که از جانم، دگر چه خواهی؟

 

یک دم از خیال من، نمی‌ روی ای غزال من

دگر چه پرسی ز حال من

 

تا هستم من، اسیر کوی توام، به آرزوی توام

اگر تو را جویم، حدیث دل گویم، بگو کجایی؟

 

سبحه

 

دلم برای تسبیحم تنگ شده ؛ تو میدانی چرا .

بستان

شنبه, ۴ دی ۱۳۹۵، ۱۲:۴۶ ق.ظ

گویی بدهم کامت و جانت بستانم

ترسم ندهی کامم و جانم بستانی

 

 

پ.ن: جان در بدن ندارم...

آیندگی

دوشنبه, ۲۹ آذر ۱۳۹۵، ۰۱:۰۸ ق.ظ

باید برای آینده رفت ...



حتی بدون تو ...

تنهای تنهای تنها

چهارشنبه, ۲۴ آذر ۱۳۹۵، ۰۹:۱۲ ب.ظ

 حالم  این روزا بدتر از همه ست ...



آه

چهارشنبه, ۲۴ آذر ۱۳۹۵، ۰۵:۳۴ ب.ظ

آه میکشم ...


بیخیال ؛ آینده ای در پیش است ...


حرم حضرت عباس


فدای حضرت عبّاس ( علیه السلام)

خانه ی عشق

سه شنبه, ۲۳ آذر ۱۳۹۵، ۰۷:۵۵ ب.ظ

متاسفانه در سیستم آموزشی قرار گرفته‌ایم که هیچ نگاهی به انسان ندارد؛ 

انسان در این دستگاه، موجودی تک ساحتی است که هیچ توجهی به عواطف و احساسات او نمی‌شود.

استاد که نه؛ مدرّس این درس (تمام دروس) فقط از تو محفوظات می‌خواهد و بس.

نمی‌دانم، شاید تا به حال ذهنش نه تنها درگیر نبوده بلکه خطوراتی هم به این مورد نداشته است؛ محبّت، عشق، شور، شوق، رضا و این ها را چه کسی می‌داند؟

 

     _ چه کسی می داند خانه ی عشق کجاست ؟

     _ کاش سهراب دگرباره بیاید به زمین !

     _ قایقی خواهد ساخت ، پر بگیرد ز دل حادثه ها !

     _ ساکن کوی محبّت بشود ،

     _ عشق را برگیرد ،

     _ شور بر پا کند از جام ِ صفا ،

     _ شوق ِ تنها شدن از ما گیرد ،

     _ ما همان همسفران ِ سفرِ دریائیم !

     _  در دل ِ شیدایی !

 

مرتضی

کلاس پر برکت اقتصاد سنجی

95/9/23

 

 

#محبت

#برای_او

 

     _ و هنوز هم محبّت تنهاست !

 

ترم دیگر

يكشنبه, ۶ تیر ۱۳۹۵، ۰۶:۱۹ ق.ظ

پس از پایان امتحانات نفس گیر این ترم.

بالاخره تمام شد در روز جمعه. 

به دوستان توصیه میکنم در طول ترم کمی درس بخونن تا در شب امتحان با مطالب کاملا بدیع و شگفت انگیز روبرو نشن.

باشد که رستگار شویم.

تصویر ؛ با محدث کبیر مهدی مناسبی در سفر مشهد-تهران . ۹۵/۴/۴

هواپیمایی کیش ایر.

 

یاحق

حضور دائم

جمعه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۵، ۰۶:۴۳ ق.ظ

مـــــرا چگونه نباشد حـــــــــضور دائم یارم

کــه زخــم میزنـدم این شکوفه های بهارم


مرا چنان که ببینی سخن کـــــجا بنشانم

تویی تو لاله ی صبح و ستاره‌ی شب تارم


اول اردیبهشت ۱۳۹۵- مشهد

مرتضی کمال



جهاد

دلتنگی

جمعه, ۲۸ خرداد ۱۳۹۵، ۰۶:۳۹ ق.ظ

دلتنگ یار

بی قرار

آه میکشم ز فراق...

 

یا علی مددی

صکوک

پنجشنبه, ۲۹ بهمن ۱۳۹۴، ۰۸:۴۲ ب.ظ

اینم از برنامه‌ی این جلسه روش تحقیق.

ابزارهای مالی اسلامی «صکوک».

واقعا خیلی مسئله مهمیه که بشه این ابزار را جایگزین درستی کرد برای اوراق بهاداری که به نحو ربوی معامله می‌شوند. 

امیدوارم به نتجیه برسیم.

 

#ابزارهای_مالی_اسلامی

اقتصاد اثباتی

شنبه, ۱۰ بهمن ۱۳۹۴، ۰۸:۱۰ ب.ظ

بسم الله

این هم از امتحان اقتصاد خرد ۳

با تمام سختی ها و شیربنی ها این امتحان هم گذشت.

 

مهمترین نتیجه ای که این ترم در اقتصاد خرد با نگرشی به مباحث اسلامی داشتیم و نکات فوق العاده‌ای که سر کلاس از استاد رجایی یاد گرفتیم، توجه عمیق به مبحث « تربیت توحیدی » است. وقتی تمام مباحث عرضه و تقاضا را در بحث تکافل اجتماعی مورد بررسی قرار دادیم تنها این مسئله خیلی مورد توجه قرار می‌گرفت که برای اجرای اقتصاد اسلامی، مهم‌تر از هر فرمول و نموداری، تربیت و فرهنگ مهم است. به نظر من در جامعه اسلامی می‌توان از اقتصاد اثباتی هم سخن گفت چراکه وقتی ارزش‌ها و هنجارها رعایت شد، خود به خود در تصمیم گیری‌های اقتصاددان‌ها هم تاثیر خواهد گذاشت و سیاست مداران آن جامعه جهت‌گیری‌های صحیح اقتصادی را اتخاذ خواهند کرد.

با این نگرش توحیدی، مفهوم ملکوتی انسان تجلی خواهذ پیدا کرد نه بهره و سود و... که مهم‌ترین اهداف اقتصاد متعارف است.

 

ان شاءالله این سیر علمی که اغاز شده است، همچنان با شتاب و علم حرکت کند.

 

اقتصاد خرد